آخرین سونوگرافی مامی
سلام دخمل گل مامانی.... خوبی عسلم....وویی...اگه بدونی... دیشب مامانی و بابایی رفتن مطب خانوم دکترو فیلم شمارو دیدن... که یه دخمل خشگل توی دل مامانی نشسته بود... انقده بابایی ذوق کرد که شمارو دید... من که ضعف رفتم واسه شما... یک دخمل عسلی با یه مماخ کوچولو...اوخی...قربونت برم عزیزم. دیگه چیزی نمونده که بیای توی بغل مامی....دیگه شمارش معکوس داره شروع میشه... خیلی ذوق دارم...اینروزا مامی شما خیلی حالش خوب نیست و همش زود خسته میشه و یه کمی بی اشتها شده...اما واسه اینکه شما قوی بشی قول میده که خوب بخوره و استراحت کنه...تا شما سالم و تپل مپل بیای تو بغل مامانی و بابایی...باشه گلم؟ توی دل مامی مواظب خ...
نویسنده :
مامی
13:52